ترجمه مقاله

ونی

لغت‌نامه دهخدا

ونی . [ وَن ْی ْ ] (ع مص ) سست شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ). مانده گردیدن و سست شدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). سستی کردن در کارها. (غیاث اللغات ). || گذاشتن . واگذاشتن . || برچیدن آستین را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || پیوسته کردن . (منتهی الارب ). || باران باریدن . (اقرب الموارد). || (اِمص ) ماندگی . (غیاث اللغات ). || سستی . (شرح نصاب ).
ترجمه مقاله