ترجمه مقاله

ویار

لغت‌نامه دهخدا

ویار. (اِ) میل و هوس زنان آبستن . (از ابن البیطار) ویار گاهی به صورت تهوع و استفراغ و گاه به شکل بد آمدن از بعض چیزها و زمانی به صورت اشتها داشتن و هوس چیزی را کردن و آن را بسیار دوست داشتن ظاهر می شود.(فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). آرزوانه را گویند،و این زنان آبستن را افتد که چیزهای بد آرزو کنند چون گِل و نمک و انگِشت و برنج خام و جز آن . هوسی که در نخستین ماه های آبستنی و زمان بارداری پدید آید.
- ویار شدن ؛ در تداول ، دچار ویار گردیدن .
ترجمه مقاله