ترجمه مقاله

ویزیتور

لغت‌نامه دهخدا

ویزیتور. [ تُرْ ] (فرانسوی ، ص ) دیدارکننده . || کسی که از طرف مؤسسات داروسازی و داروفروشی به ملاقات پزشکان رود و نمونه های داروهای جدید را به آنان ارائه دهد تا وسیله ٔ فروش آنها فراهم آید.
- استاد ویزیتور ؛ استادی که به دانشگاهی در کشور دیگر رود و مدتی به تعلیم و مطالعه مشغول شود. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله