ترجمه مقاله

ویس بذ

لغت‌نامه دهخدا

ویس بذ. [ ب َ ] (اِ مرکب ) رئیس قبیله . (ایران در زمان ساسانیان ). رئیس قریه . در ایران باستان ، فرماندهان را به چهار دسته طبقه بندی کرده اند که در کتب پهلوی آثار تورفانی نیز درباره ٔ آنان مکرر ذکر شده است ، و این چهار طبقه عبارتند از:رئیس خانه ، رئیس ده ، رئیس طائفه (ویس بذ)، رئیس کشور. (ایران در زمان ساسانیان ص 31 مقدمه و ص 120 متن ).
ترجمه مقاله