ترجمه مقاله

پابوس

لغت‌نامه دهخدا

پابوس . (مص مرکب مرخم ، اِ مص مرکب ) پای بوس . تشرف بخدمت . پا بوسیدن . (غیاث اللغات ). زیارت : به پابوس علی بن موسی الرضا علیه السلام مشرف شدن . || (نف مرکب ) پابوسنده . (غیاث اللغات ).
ترجمه مقاله