ترجمه مقاله

پاتو

لغت‌نامه دهخدا

پاتو. (اِ) خانه ٔ عطارد و آن برج جوزا و سنبله است . || خانه ٔ بهرام (مریخ ) وآن برج حمل و عقرب باشد. (برهان قاطع) :
گر تیر فلک عرض دهد منصب کلکش
بی آب شود خنجر بهرام به پاتو.

شمس طبسی .


|| ظرفی از گل که گندم و جو در آن کنند. و بی هیچ شک کلمه ٔ پاتو مصحف تاپوی معمول همه نواحی ایران است که بمعنی خمهای گلین برای داشتن گندم و جو و آرد دارند، و معنی خانه ٔ عطارد و خانه ٔ بهرام که به کلمه میدهندبنظر نمی آید بر اساسی درست باشد، و شاید پاتوی شمس طبسی هم همان تاپو است . || (اِخ ) نام مبارزی . || نام موضعی .
ترجمه مقاله