ترجمه مقاله

پاشنگه

لغت‌نامه دهخدا

پاشنگه . [ ش َ گ َ / گ ِ ] (اِ) خوشه ٔ کوچک انگور. || خوشه ٔ انگوری که بر تاک خشک شده باشد. || هر چیز که بجهت تخم نگاه دارند. (برهان ). و رجوع به پاشنگ شود.
ترجمه مقاله