ترجمه مقاله

پالاوان

لغت‌نامه دهخدا

پالاوان . (اِ مرکب ) پالاون . ظرفی باشد مانند کفگیر که چیزها در آن صاف کنند وآنرا ترشی پالا گویند. (برهان ). ظرفی بود مانند طبقی که در آن سوراخ بسیار باشد مثل کفگیر که طباخان و حلوائیان آنرا بر سر دیگ نهند و روغن و شیره و ترشیها و امثال آنرا بدان صاف کنند. زازل . ترشی پالا. آردن . (جهانگیری ). آبکش . ماشو. ماشوب . رجوع به پالاون شود.
ترجمه مقاله