ترجمه مقاله

پالود

لغت‌نامه دهخدا

پالود. (اِ) پوست برّه . بالود. (السّامی ). || فالوذ. (دهار) (منتهی الارب ). || (فعل ) ماضی پالودن است یعنی صاف کرد و از غل و غش پاک ساخت . (برهان ).
ترجمه مقاله