ترجمه مقاله

پاوند

لغت‌نامه دهخدا

پاوند. [ وَ ] (اِ مرکب ) بندی که بر پای نهند. بندی باشد که در پای گناهکاران و مجرمان گذارند. (برهان ). مطلق بندی که بر پای گناهکاران نهند و پابند مغیر آن است نه لغتی در آن . (رشیدی ). پابند. کند. کنده . زنجیر. زاولانه : ایزد ما را و شما را نگاهدارد از غلها و باوندهای جهل و نادانی . (کشف اِ) :
عدو را از تو بهره غل ّ و پاوند
ولی را از تو بهره تاج و پرگر.

دقیقی .


ترجمه مقاله