ترجمه مقاله

پخته کاو

لغت‌نامه دهخدا

پخته کاو. [ پ ُ ت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) ادویه ای را گویند که درآب بجوشانند و بدن بیمار را بدان بشویند. اسپرم آب .(جهانگیری ). نَطول . (مهذب الاسماء) (جهانگیری ) (برهان ). بختگاو. آبزن . آبشنگ . و این کلمه در بعض مآخذ باکاف عربی و در بعض دیگر با گاف فارسی ضبط شده است .
ترجمه مقاله