پخلغتنامه دهخداپخ . [ پ ِ ] (اِ صوت ) پَخ . آوازی که بدان خرگوش و نوع او را رمانند. کلمه ای است که سگ و گربه را بدان برانند. (برهان ).- به او پخ کنند زهره اش می ترکد ؛ یعنی سخت ترسنده است .