ترجمه مقاله

پرانه

لغت‌نامه دهخدا

پرانه . [ پ َ ن َ ] (اِخ ) شهری است . (لغت نامه ٔ اسدی ) (صحاح الفرس ). نام شهری و مدینه ای است نامعلوم . (برهان ). و ظاهراً شهری است به ماوراءالنهر :
سپه کشید چه از تازی و چه از بلغار
چه از پرانه چه از اوزگند و از فاراب .

عنصری (از فرهنگ اسدی ).


ترجمه مقاله