ترجمه مقاله

پراکندنی

لغت‌نامه دهخدا

پراکندنی . [ پ َ ک َ دَ ] (ص لیاقت ) که پراکندن آن واجب بود. || ازدر پراکندن . درخور پراکندن . قابل تفرّق ، قابل تفریق . || نثار :
هیونان بسیار و افکندنی
ز پوشیدنی هم پراکندنی .

فردوسی .


زپوشیدنی هم ز گستردنی
ز افکندنی هم پراکندنی
همانا شتروار باری دویست ...

فردوسی .


ترجمه مقاله