ترجمه مقاله

پربانگ

لغت‌نامه دهخدا

پربانگ . [ پ ُ ] (ص مرکب ) پرآواز. پرغوغا. پرولوله . پرغلغله : قلب با امیر از جای برفت و جهان پربانگ و آواز شد. (تاریخ بیهقی ).
ترجمه مقاله