ترجمه مقاله

پرخاشگاه

لغت‌نامه دهخدا

پرخاشگاه . [ پ َ ] (اِ مرکب ) پرخاشگه . میدان جنگ . آوردگاه . آوردگه :
بپرخاشگه جان ستان دیدمت
قوی دست و چابک عنان دیدمت .

نظامی .


ترجمه مقاله