ترجمه مقاله

پرزور

لغت‌نامه دهخدا

پرزور. [ پ ُ ] (ص مرکب ) قوی . نیرومند. که زور بسیار دارد. مقابل کم زور: آدمی پرزور. مردی پرزور.
- آبی پرزور ؛ آبی بسیار با سرعت جریان .
- بارانی پرزور ؛ باران بسیار.
- تبی پرزور ؛ سخت گرم .
ترجمه مقاله