ترجمه مقاله

پرنعمت

لغت‌نامه دهخدا

پرنعمت . [ پ ُ ن ِ م َ ] (ص مرکب ) بسیارمال . پرکالا و اطعمه : باکالنجار و جمله ٔ گرگانیان خانه ها بگذاشته بودند پرنعمت و ساخته سوی ساری برفته . (تاریخ بیهقی ).
ترجمه مقاله