ترجمه مقاله

پروای

لغت‌نامه دهخدا

پروای . [ پ َرْ ] (اِ) فراغت . (صحاح الفرس ):
مقصرم به ادای وظایف مدحت
که از دعا به ثنا نیست یک دمم پروای .

کمال اسماعیل .


رجوع به پروا شود.
ترجمه مقاله