پرچانگیلغتنامه دهخداپرچانگی . [ پ ُ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) پرگوئی . حالت و چگونگی پرچانه .- پرچانگی کردن ؛ بسیار گفتن . زنخ زدن .