ترجمه مقاله

پریسوز

لغت‌نامه دهخدا

پریسوز. [ پ َ ] (اِخ ) نام دیری و معبدی در زمان خسروپرویز و بعضی گویند نام مقامی است که شیرین از دشت انجوک به آنجا رفت . (برهان قاطع) :
از آنجا تا در دیر پری سوز
پریدندی پریرویان در آن روز.

نظامی (از فرهنگ جهانگیری ).


ترجمه مقاله