پر و پر
لغتنامه دهخدا
پر و پر. [ پ َ رُ پ َ / پ ِ رُ پ ِ ] (اِ صوت ) پِرپِر. حرکت پر(؟) :
پر پروانه پی درک تف شمع بود
چونکه پر یافت بخواهد پر و پر پاریدن .
رجوع به پِرپِر شود.
پر پروانه پی درک تف شمع بود
چونکه پر یافت بخواهد پر و پر پاریدن .
مولوی .
رجوع به پِرپِر شود.