ترجمه مقاله

پزد

لغت‌نامه دهخدا

پزد. [ پ َ ](اِ) خون باشد که بعربی دم گویند و بعضی بمعنی جان گفته اند که بعربی روح خوانند. (برهان قاطع). روان .
ترجمه مقاله