پسروی
لغتنامه دهخدا
پسروی . [ پ َ رَ ] (حامص مرکب )پیروی . اِتباع . اتبّاع . تبعیت . متابعت :
نیکخو گشتی چو کوته کردی از هر کس طمع
پیشرو گشتی چو کردی عاقلان را پس روی .
نیکخو گشتی چو کوته کردی از هر کس طمع
پیشرو گشتی چو کردی عاقلان را پس روی .
ناصرخسرو.