ترجمه مقاله

پس افتاده

لغت‌نامه دهخدا

پس افتاده . [ پ َ اُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) کسی را گویند که در راه از رفقا بازمانده باشد. (برهان قاطع). || پس افت . اندوخته . پس انداز. ذخیره . پس افکند. پس اوگند.
ترجمه مقاله