پس تر
لغتنامه دهخدا
پس تر. [ پ َ ت َ ] (ص تفضیلی ) دیرتر. عقب تر. از عقب . از دنبال . اختباء؛ تعمیه کردن بر کسی چیزی پس تر؛ پرسیدن او را از آن . (منتهی الارب ) :
سپه رانی و ما ز پس تر شویم
بگوئیم و زین در سخن بشنویم .
|| ادنی .
سپه رانی و ما ز پس تر شویم
بگوئیم و زین در سخن بشنویم .
فردوسی .
|| ادنی .