ترجمه مقاله

پشت قوی

لغت‌نامه دهخدا

پشت قوی . [پ ُ ق َ ] (ص مرکب ) مستظهر. نیرومند شده :
جاوید باش و پشت قوی باش و تندرست
تو شادخوار و ما رهیان از تو شادخوار.

فرخی .


- پشت قوی شدن ؛ استظهار. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله