پشک انداختنلغتنامه دهخداپشک انداختن . [ پ ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) قرعه زدن . قرعه کشیدن . مقارعة. قرعه افکندن . اقتراع . استهام . || فضله افکندن گوسفند و بز و آهو و اشتر و خر و جز آن .