ترجمه مقاله

پلوس پرسا

لغت‌نامه دهخدا

پلوس پرسا. [ پ ُ پ ِ ](اِخ ) پلوس فارسی . پل ایرانی . حکیمی از مردم ایران .او راست کتابی در فلسفه بنام انوشیروان و در این کتاب جایگاه دانش را بالاتر از دین قرار داده است و میرساند که فلسفه عبارت از شناسائی خود است تا بدین وسیله همه چیز شناخته شود چنانکه خدای تعالی نیز به همه چیز بدانش ذاتی خود علم دارد. (نقل از تاریخ فلسفه در اسلام تألیف ت . ج . دی بور استاد دانشگاه آمستردام ). در کتاب ایران در زمان سامانیان آمده است (ترجمه ٔآقای رشید یاسمی ص 299 و بعد): یک نفر عیسوی موسوم به پولوس پرسا که ظاهراً همان شخصی است که در زمان جاثلیقی ژوزف جانشین ماربهامطران نصیبین بود، مختصری از منطق ارسطو را برای شاه به زبان سریانی ترجمه کرده و عقاید مختلفی را که راجع به خدا و عالم هست بطریق ذیل بیان کرده است : «بعضی بیک خدا قائلند و برخی بخدایان بسیار عقیده دارندجماعتی گویند خدا صفات متضاد دارد و برخی منکر آن صفات در خدا هستند جمعی معتقدند که خدا بر همه چیز قادر است و گروهی انکار میکنند که بر همه چیز قادر باشد. جماعتی گویند دنیا و مافیها را او آفریده و بعضی انکار می کنند که او خالق تمام چیزها باشد. برخی معتقد به حدوث و گروهی معتقد به قدم عالمند...». بعقیده ٔکازارتلی نویسنده ٔ شرح فوق عقاید جاریه ٔ ایرانیان عهد خود را ذکر کرده است . علی ای حال همین قدر که در کتابی که مخصوص مطالعه ٔ خسرو بود پولوس این قبیل مسائل را آورده و مطالب دیگر راجع به آراء فلاسفه بر آن افزوده و تا حدی مدعی تفوق فلسفه بر دین شده میتوانیم چنین نتیجه بگیریم که انوشیروان به بعضی از افکار فلاسفه که چندان به مذاق موبدان خوش نمی آمده توجه داشته است . اگائیاس صریحاً این مطلب را تصدیق کرده ولی چنانکه شیوه ٔ یونانیانی است که نسبت به پادشاهان خارجی سخن میرانند این مسئله را با تحقیر غرورآمیزی بیان کرده است - انتهی . و پناه دادن انوشیروان هفت تن از حکمای روم را در ایران مؤید دیگر این دعوی است .
ترجمه مقاله