ترجمه مقاله

پلکه

لغت‌نامه دهخدا

پلکه . [ پ ُ ل ُ ک َ / ک ِ ] (اِ) پلک . جَفن . || طعنه و سرزنش و سخنان درشت و نافهمیده گفتن باشد و سخنان کنایه آمیز که استنباط معانی بد از آن توان کرد بکسی گفتن و پلکن هم بنظر رسیده است که بجای ها نون باشد. (برهان قاطع). سخنان گوشه دار. نکوهش .
ترجمه مقاله