پلکولغتنامه دهخداپلکو.[ پ َ ل َ ] (اِ) پَلَکوب . بلغور و نیم کوفته ٔ گندم و جو و هر چیز دیگر. و پلکو کردن فعل آن است بمعنی خردکردن به دانه های درشت .