ترجمه مقاله

پلیکرات

لغت‌نامه دهخدا

پلیکرات . [ پ ُ ] (اِخ ) پلوکراتِس . جبار شهر شامس . در حدود 532 ق .م . اقتدار فراوان یافت چنانکه کبوجیه پادشاه ایران و آمازیس فرعون مصر با وی از در اتحاد درآمدند سرانجام حاکم سارد او را دستگیر ساخته بر دار زد. (521 ق .م .). (از حواشی تمدن قدیم بقلم فلسفی ). در قاموس الاعلام ترکی (کلمه ٔ پولیکرات ) آمده است . پولیکرات نام پادشاهی است که از سال 535 تا سنه ٔ 524 ق . م . در سیسام (؟) (شامس ؟) سلطنت کرد و صاحب ثروت و اعتباری فراوان گردید و بسیاری از جزائر واقع اطراف ملک خود را بضبط آورد. او حامی علوم و فنون بود و بدرجه ای اقتدار و احتشام پیدا کرد که پادشاهان ایران و مصر به اتّفاق وی مایل شدند و بالاخره به هوس جهانگشائی خواست یونیه (ایونی ) یعنی سواحل غربی اناطولی را تصاحب کند ولی والی ایران در شهر سارد او را اسیر کرده به دار کشید. گویند در هر کار بختیار بود و به هرچه دست می یازید کامیاب می شد از این رو برای دفع چشم زخم یک حلقه انگشتری گرانبهای خود را بدریا افکند امّا بخت همایون وی آن را نیز در شکم یک ماهی بخود وی بازگردانید.
ترجمه مقاله