ترجمه مقاله

پناهگاه

لغت‌نامه دهخدا

پناهگاه . [ پ َ ] (اِ مرکب ) آنجا که برای حفظ جان و سلامت پناه برند. اندخسواره . جای استوار. ملجاء. معاذ. ملاذ. مفازه . منجات . مناص . حصن . (مجمل اللغة). مأوی . موئل . معقل . کنف . (دهار). مفزع . مَثمل . وَزْر. لوذ. حِرز. (محمود ربنجنی ). حصار. و نیز رجوع به پناه جای شود.
ترجمه مقاله