ترجمه مقاله

پنک

لغت‌نامه دهخدا

پنک . [ پ ِ ] (اِ) گرفتن اعضای آدمی باشد با دو سر انگشت یا ناخن چنانکه به درد آید. (برهان قاطع). گرفتن عضوی از اعضای آدمی باشد به دو انگشت یا پنجه چنانکه به درد آید، و آن را پنج و پنجال نیز گویند و تبدیل جیم با کاف شده . (آنندراج ). نشگون . و لله باشی معنی دریچه ٔ خانه و وقت بامداد یعنی صبح را نیز بدان افزود، و احتمال میدهد که بمعنی آلو مصحف نلک باشد.
ترجمه مقاله