پهلو دزدیدن
لغتنامه دهخدا
پهلو دزدیدن . [ پ َ دُ دی دَ ] (مص مرکب ) خویشتن را بازداشتن از چیزی بنهجی که کسی بر آن مطلع نشود. (غیاث ) (آنندراج ) :
بغیر از تکیه ام کز سیم و زردزدیده پهلو را
غنی ، از پهلوی من هر تهیدستی توانگر شد.
بغیر از تکیه ام کز سیم و زردزدیده پهلو را
غنی ، از پهلوی من هر تهیدستی توانگر شد.
غنی .