پو گرفتن
لغتنامه دهخدا
پو گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) دویدن . دویدن آغاز کردن :
شیر سگی داشت که چون پو گرفت
سایه ٔ خورشید بر آهو گرفت .
و در بعض لغت نامه ها پو گرفتن را کوس بستن گفته اند.
شیر سگی داشت که چون پو گرفت
سایه ٔ خورشید بر آهو گرفت .
نظامی .
و در بعض لغت نامه ها پو گرفتن را کوس بستن گفته اند.