ترجمه مقاله

پیرقلی بیک

لغت‌نامه دهخدا

پیرقلی بیک . [ ق ُ ب َ ] (اِخ ) از اقربای یوسف بیک استاجلو. صادقی کتابدار گوید: در زمان شاه مرحوم [شاه طهماسب اول ] لله ٔ سلطان حسین میرزا (فرزند بهرام میرزا حاکم قندهار) بود. دولتمندست شعر هم میگویدو دیوانی به اتمام رسانیده است . این بیت از اوست :
خطی عکسی گور و نور دیده کرین ایچره
مور خیلی کذری تو شدی کمرقان ایچره
این بیت فارسی هم ازوست :
ز تاب می شده غرق عرق خونخواره ای دیدم
شدم حیران ، میان آب آتشپاره ای دیدم .
(ترجمه ٔ تذکره ٔ مجمعالخواص ص 128).
ترجمه مقاله