ترجمه مقاله

پیرهند

لغت‌نامه دهخدا

پیرهند. [ رَ هََ ] (اِ) پیرهن . (آنندراج ). پیراهن . پیراهان . پیراهن را گویند که به عربی قمیص خوانند. (برهان ). رجوع به پیراهن شود :
من ترا پیرهندم و زیباست
کهن من کلیچه مانده ٔ من .

سوزنی (از جهانگیری ).


ترجمه مقاله