ترجمه مقاله

پیروزرای

لغت‌نامه دهخدا

پیروزرای . (ص مرکب ) دارای رایی با ظفر قرین . در اندیشه و رای مظفر و منصور :
خردمند بادی و پیروزرای
بپاکی بماناد مغزت بجای .

فردوسی .


جوانبخت بادی و پیروزرای
توانا و دانا و کشورگشای .

نظامی .


وزیر خردمند پیروزرای
بپیروزی شاه شد رهنمای .

نظامی .


ترجمه مقاله