ترجمه مقاله

پیروز

لغت‌نامه دهخدا

پیروز. (اِخ ) پسر اتشیش و مادر وی مهاندخت پسر یزدادبن کسری انوشروان بود. بروایت طبری در پایان عهد ساسانیان بزرگان وی را پس از آزرمی دخت و خرداد پرویز وکسری نامی از فرزندان اردشیر بابکان بر تخت سلطنت بنشاندند و تاج بر سر نهادند. گفت نخواهم که این تاج تنگست بر سرم . مهتران گفتند این نه از تخم پادشاهانست و گفتار او را بفال بد داشتند و براندندش . (مجمل التواریخ والقصص ص 83 و 84). ویرا پیروز دوم نیز گفته اند. رجوع به ایران در زمان ساسانیان چ 1 ص 355 شود.
ترجمه مقاله