ترجمه مقاله

پیر صوفی

لغت‌نامه دهخدا

پیر صوفی . [ رِ ] (اِخ ) پیر صدساله . پیر درویش حسین است . و پسر مولانا محمد خواجوست . و با آنکه صوفی صافی بود بصنعت طبابت اشتغال می نمود و مردم مریض را علاج میفرمود. پس بحقیقت طبیب امراض بدنی و امراض نفسانی بوده و ازاله ٔ جمیع امراض انسانی می نموده . این رباعی از اوست :
منمای بغیر من رخ ای سیم بدن
کز غایت غیرتم رود جان از تن
خواهم که شوم مردمک دیده ٔ خلق
تا روی تو هیچکس نبیند جز من .

(مجالس النفائس ص 274).


ترجمه مقاله