ترجمه مقاله

پیزه

لغت‌نامه دهخدا

پیزه . [ زِ ] (اِخ ) پیز. شهر مرکزی ایالتی بهمین اسم در خطه ٔ توسکانه از ایتالیا. کنار نهر آرنز و 11 هزار گز بالاتر از مصب همین رودخانه و در 80هزارگزی مغرب شهر فلورانس واقعشده است . دارالفنون آن مشهور آفاق است و رصدخانه و کتابخانه و باغ نباتات و موزه ٔ تاریخ طبیعی و موزه های دیگر، مدارس کوران و کران و مدارس متوسطه ٔ داخلی وخارجی بسیار و آکادمی صنایع نفیسه دارد. این شهر درقرون وسطی بسی بزرگتر از این بود و 150000 تن سکنه داشت . پیزه یکی از بلاد بسیار قشنگ ایتالیاست کلیساهاو کاخها و ابنیه ٔ بسیار مشهور و رصیفهای زیبا و دلکش دارد. برجی 59گزی در این شهر دیده میشود که گالیله تجارب قوه ٔ ثقل را در اینجا بموقع اجرا گذارده است .این شهر به وسیله ٔ خط آهن با فلورانس مربوط میباشد و در جوار آن حمامهای آب معدنی گوگرددار موجودست . آنجا مسقط رأس گالیله ٔ نامبرده و بسیاری از مردمان مشهور بوده است . شهر بسیار قدیم است بعد از رومیان بدست گوتها ویران گشت ، سپس ترمیم شد و در سال 888 م . بشکل یک جمهوری جداگانه درآمد، مدتی مدید یکی از پررونق ترین نقاط ایتالیا از لحاظ تجارت بود و با جنوه (ژن ) رقابت میکرد. در آن زمان جزیره ٔ کورس و جزیره ٔ ساردنی و بسیاری از جزائر و اراضی دیگر تحت تصرف جمهوری پیزه بود، سپس از تصرف آن بیرون آمد و مدت مدیدی مشغول زد و خورد با سایر دول ایتالیا گردید و بدفعات تابع دول نیرومند گشت و پس از استرداد استقلال خود نیززمانی سرگرم منازعات داخلی شد. در ابتدای قرن 15 میلادی تابع حکومت فلورانس گردید و از آن زمان باز از توسکانه مجزا نگشته است . در سال 1409 م . یک محفل روحانی در پیزه انعقاد یافته است . (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله