ترجمه مقاله

پیزیستراتیدس

لغت‌نامه دهخدا

پیزیستراتیدس . [ دِ ] (اِخ ) این نام بر اخلاف پیزیستراتوس اطلاق میشده است . (ترجمه ٔ تمدن قدیم فوستل دوکولانژ ص 468). صاحب قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه ٔپیسیسترات آرد: یکی از جبابره ٔ آتن باستانی است و از خویشاوندان سولون مقنن مشهور بود در سایه ٔ ثروت و جسارت و به نیروی فصاحت و طلاقت توجه عامه را جلب کردو بدستیاری 6000 تن از مقربان در سنه ٔ 561 ق .م . حکومت را علی رغم ممانعت سولون بچنگ آورد و پس از یک سال مگاکلیس ویرا طرد و باز جلب کرد، و در سال 552 دوباره طرد شد به اوبیا (یعنی اگریبوز) فرار کرد در سنه ٔ538 باز زمام حکومت را بدست آورد و با رفتاری عادلانه و عاقلانه محافظت میکرد تا در سال 528 ق .م . درگذشت .پسرانش هیپارک و هیپباس جانشین وی شدند پیسیسترات حامی زراعت و راغب بنشر علم بود و جمعآوری اشعار هومربه امر و اهتمام وی شده است . (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله