ترجمه مقاله

پیسونل

لغت‌نامه دهخدا

پیسونل . [ پ ِ س ُ ن ِ] (اِخ ) پسر پیسونل کنسول فرانسه در ازمیر. وی جانشین پدر گردید و درباره ٔ اقوام و طوایف ساکن سواحل دانوب و دریای سیاه کتابی محتوی بر تحقیقاتی عمیق نگاشت . (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله