پیشانی سودن
لغتنامه دهخدا
پیشانی سودن . [ دَ ] (مص مرکب ) سر بر خاک نهادن . || تعظیم کردن . سجده کردن :
براه او نخستین گام ما را سجده پیش آمد
تو ای حسرت قدم میزن که ما سودیم پیشانی .
براه او نخستین گام ما را سجده پیش آمد
تو ای حسرت قدم میزن که ما سودیم پیشانی .
میرزا بیدل .