ترجمه مقاله

پیش در کردن

لغت‌نامه دهخدا

پیش در کردن . [ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیش کردن . در پیش کردن . جلو انداختن :
او چو خاشاک سایه پرورده
سیلش از کوه پیش در کرده .

نظامی .


ترجمه مقاله