پیمان گسیختنلغتنامه دهخداپیمان گسیختن . [ پ َ / پ ِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) پیمان گسلیدن . || شکسته شدن عهد : وفا از که جوید که پیمان گسیخت خراج از که خواهد که دهقان گریخت .سعدی .