ترجمه مقاله

پینکی زن

لغت‌نامه دهخدا

پینکی زن . [ ن َ زَ ] (نف مرکب ) چرت زن :
ریزد ز دهانش آب حیوان
گردد هرگاه پینکی زن .

باقر کاشی (در تعریف مرغابی . از آنندراج ).


ترجمه مقاله