ترجمه مقاله

پیوند ساختن

لغت‌نامه دهخدا

پیوند ساختن . [ پ َ / پ ِ وَ ت َ ] (مص مرکب ) پیوند کردن . || متحد شدن . به هم آمدن . پیوستگی کردن :
نباید مهان سپه سربسر
که پیوند سازند با یکدگر.

اسدی .


|| زناشوئی کردن . مواصلت کردن .خویشی کردن : و عادت ملوک فرس و اکاسره آن بودی که از همه ٔ اطراف چون چین و... دختران ستدندی و پیوند ساختی و هرگز هیچ دختر بدیشان ندادندی . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 97).
ترجمه مقاله