ترجمه مقاله

پی سودن

لغت‌نامه دهخدا

پی سودن . [ پ َ / پ ِ دَ ] (مص مرکب ) لگدکوب کردن . پایمال کردن . || میل نمودن اراده کردن بطرفی . (آنندراج ). مشتاق بودن . رغبت کردن . آهنگ کردن بسوئی . قصد کردن بطرفی .
ترجمه مقاله